توضیحات
معرفی و خلاصه : در کتاب «خرگوش گوش داد!»، تیلور ناراحت است از اینکه ساختمانی که او با مهرههایاش ساخته بود، خراب شده است و همه چیز زیر و رو شده. همه میخواهند تیلور را دلداری بدهند. اول مرغ میآید کلی سروصدا و قدقد میکند و از تیلور میخواهد با او حرف بزند اما تیلور حوصله ندارد. بعد خرس میآید و داد و هوار میکند. فیل سروکلهاش پیدا میشود، کانگورو و شترمرغ و کفتار و مار میآیند و هر کدام راهی به تیلور پیشنهاد میدهد که تیلور هیچکدام را دوست ندارد. همه که میروند و تیلور تنها میشود، خرگوش میآید و به آرامی کنار تیلور مینشیند. او تیلور را بغل میکند و بعد تیلور به حرف میآید و همه چیز را تعریف میکند. آنها با هم دوباره ساختمان را میسازند.
مفاهیم کلیدی : همدلی
درک کردن
دیده شدن
آغوش
شنیدن/شنیده شدن
ماندن
سرزنش
نصیحت
پیشنهاد
بحران
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.